نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 124
عنوان/سرصفحه : غزل 114


مشاهده : 418

غزل 114

همای اوج سعادت به دام ما افتد

اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

 

حباب وار براندازم از نشاط کلاه

اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد

 

شبی که ماه مراد از افق شود طالع

بود که پرتو نوری به بام ما افتد

 

به بارگاه تو چون باد را نباشد بار

کی اتفاق مجال سلام ما افتد

 

چو جان فدای لبش شد خيال می‌بستم

که قطره‌ای ز زلالش به کام ما افتد

 

خيال زلف تو گفتا که جان وسيله مساز

کز اين شکار فراوان به دام ما افتد

 

به نااميدی از اين در مرو بزن فالی

بود که قرعه دولت به نام ما افتد

 

ز خاک کوی تو هر گه که دم زند حافظ

نسيم گلشن جان در مشام ما افتد