نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 140
عنوان/سرصفحه : غزل 130


مشاهده : 376

غزل 130

سحر بلبل حکايت با صبا کرد

که عشق روی گل با ما چه‌ها کرد

 

از آن رنگ رخم خون در دل افتاد

و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد

 

غلام همت آن نازنينم

که کار خير بی روی و ريا کرد

 

من از بيگانگان ديگر ننالم

که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

 

گر از سلطان طمع کردم خطا بود

ور از دلبر وفا جستم جفا کرد

 

خوشش باد آن نسيم صبحگاهی

که درد شب نشينان را دوا کرد

 

نقاب گل کشيد و زلف سنبل

گره بند قبای غنچه وا کرد

 

به هر سو بلبل عاشق در افغان

تنعم از ميان باد صبا کرد

 

بشارت بر به کوی می فروشان

که حافظ توبه از زهد ريا کرد

 

وفا از خواجگان شهر با من

کمال دولت و دين بوالوفا کرد