نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 180
عنوان/سرصفحه : غزل 170


مشاهده : 329

غزل 170

زاهد خلوت نشين دوش به ميخانه شد

از سر پيمان برفت با سر پيمانه شد

 

صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکست

باز به يک جرعه می عاقل و فرزانه شد

 

شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب

باز به پيرانه سر عاشق و ديوانه شد

 

مغبچه‌ای می‌گذشت راه زن دين و دل

در پی آن آشنا از همه بيگانه شد

 

آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت

چهره خندان شمع آفت پروانه شد

 

گريه شام و سحر شکر که ضايع نگشت

قطره باران ما گوهر يک دانه شد

 

نرگس ساقی بخواند آيت افسونگری

حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد

 

منزل حافظ کنون بارگه پادشاست

دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد