نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 21
عنوان/سرصفحه : غزل 11


مشاهده : 417

غزل 11

ساقی به نور باده برافروز جام ما

مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

 

ما در پياله عکس رخ يار ديده‌ايم

ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما

 

هرگز نميرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جريده عالم دوام ما

 

چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان

کايد به جلوه سرو صنوبرخرام ما

 

ای باد اگر به گلشن احباب بگذری

زنهار عرضه ده بر جانان پيام ما

 

گو نام ما ز ياد به عمدا چه می‌بری

خود آيد آن که ياد نياری ز نام ما

 

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است

زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما

 

ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست

نان حلال شيخ ز آب حرام ما

 

حافظ ز ديده دانه اشکی همی‌فشان

باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما

 

دريای اخضر فلک و کشتی هلال

هستند غرق نعمت حاجی قوام ما