نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 252
عنوان/سرصفحه : غزل 242


مشاهده : 267

غزل 242

بيا که رايت منصور پادشاه رسيد

نويد فتح و بشارت به مهر و ماه رسيد

 

جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت

کمال عدل به فرياد دادخواه رسيد

 

سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد

جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسيد

 

ز قاطعان طريق اين زمان شوند ايمن

قوافل دل و دانش که مرد راه رسيد

 

عزيز مصر به رغم برادران غيور

ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسيد

 

کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل

بگو بسوز که مهدی دين پناه رسيد

 

صبا بگو که چه‌ها بر سرم در اين غم عشق

ز آتش دل سوزان و دود آه رسيد

 

ز شوق روی تو شاها بدين اسير فراق

همان رسيد کز آتش به برگ کاه رسيد

 

مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول

ز ورد نيم شب و درس صبحگاه رسيد