نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 338
عنوان/سرصفحه : غزل 328


مشاهده : 329

غزل 328

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم

لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم

 

دلبرا بنده نوازيت که آموخت بگو

که من اين ظن به رقيبان تو هرگز نبرم

 

همتم بدرقه راه کن ای طاير قدس

که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

 

ای نسيم سحری بندگی من برسان

که فراموش مکن وقت دعای سحرم

 

خرم آن روز کز اين مرحله بربندم بار

و از سر کوی تو پرسند رفيقان خبرم

 

حافظا شايد اگر در طلب گوهر وصل

ديده دريا کنم از اشک و در او غوطه خورم

 

پايه نظم بلند است و جهان گير بگو

تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم