نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 362
عنوان/سرصفحه : غزل 351


مشاهده : 395

غزل 351

حاشا که من به موسم گل ترک می کنم

من لاف عقل می‌زنم اين کار کی کنم

 

مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم

در کار چنگ و بربط و آواز نی کنم

 

از قيل و قال مدرسه حالی دلم گرفت

يک چند نيز خدمت معشوق و می کنم

 

کی بود در زمانه وفا جام می بيار

تا من حکايت جم و کاووس کی کنم

 

از نامه سياه نترسم که روز حشر

با فيض لطف او صد از اين نامه طی کنم

 

کو پيک صبح تا گله‌های شب فراق

با آن خجسته طالع فرخنده پی کنم

 

اين جان عاريت که به حافظ سپرد دوست

روزی رخش ببينم و تسليم وی کنم