نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 373
عنوان/سرصفحه : غزل 362


مشاهده : 359

غزل 362

ديدار شد ميسر و بوس و کنار هم

از بخت شکر دارم و از روزگار هم

 

زاهد برو که طالع اگر طالع من است

جامم به دست باشد و زلف نگار هم

 

ما عيب کس به مستی و رندی نمی‌کنيم

لعل بتان خوش است و می خوشگوار هم

 

ای دل بشارتی دهمت محتسب نماند

و از می جهان پر است و بت ميگسار هم

 

خاطر به دست تفرقه دادن نه زيرکيست

مجموعه‌ای بخواه و صراحی بيار هم

 

بر خاکيان عشق فشان جرعه لبش

تا خاک لعل گون شود و مشکبار هم

 

آن شد که چشم بد نگران بودی از کمين

خصم از ميان برفت و سرشک از کنار هم

 

چون کانات جمله به بوی تو زنده‌اند

ای آفتاب سايه ز ما برمدار هم

 

ادامه در صفحه بعد