نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 421
عنوان/سرصفحه : غزل 409


مشاهده : 345

غزل 409

ای خونبهای نافه چين خاک راه تو

خورشيد سايه پرور طرف کلاه تو

 

نرگس کرشمه می‌برد از حد برون خرام

ای من فدای شيوه چشم سياه تو

 

خونم بخور که هيچ ملک با چنان جمال

از دل نيايدش که نويسد گناه تو

 

آرام و خواب خلق جهان را سبب تويی

زان شد کنار ديده و دل تکيه گاه تو

 

با هر ستاره‌ای سر و کار است هر شبم

از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو

 

ياران همنشين همه از هم جدا شدند

ماييم و آستانه دولت پناه تو

 

حافظ طمع مبر ز عنايت که عاقبت

آتش زند به خرمن غم دود آه تو