نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 476
عنوان/سرصفحه : غزل 464


مشاهده : 369

غزل 464

بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی

خوش باش زان که نبود اين هر دو را زوالی

 

در وهم می‌نگنجد کاندر تصور عقل

آيد به هيچ معنی زين خوبتر مثالی

 

شد حظ عمر حاصل گر زان که با تو ما را

هرگز به عمر روزی روزی شود وصالی

 

آن دم که با تو باشم يک سال هست روزی

وان دم که بی تو باشم يک لحظه هست سالی

 

چون من خيال رويت جانا به خواب بينم

کز خواب می‌نبيند چشمم بجز خيالی

 

رحم آر بر دل من کز مهر روی خوبت

شد شخص ناتوانم باريک چون هلالی

 

حافظ مکن شکايت گر وصل دوست خواهی

زين بيشتر ببايد بر هجرت احتمالی