نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 536
عنوان/سرصفحه : رباعیات


مشاهده : 292

رباعیات

ایضاًله

هر دوست که دم زد ز وفا دشمن شد

هر پاکروی که بود تردامن شد

 

گویند شب آبستن و این است عجب

کاو مرد ندید از چه آبستن شد

 

ایضاًله

چون غنچهٔ گل قرابه‌پرداز شود

نرگس به هوای می قدح ساز شود

 

فارغ دل آن کسی که مانند حباب

هم در سر میخانه سرانداز شود

 

ایضاًله

با می به کنار جوی می‌باید بود

وز غصه کناره‌جوی می‌باید بود

 

این مدت عمر ما چو گل ده روز است

خندان لب و تازه‌روی می‌باید بود

 

ایضاًله

این گل ز بر همنفسی می‌آید

شادی به دلم از او بسی می‌آید

 

پیوسته از آن روی کنم همدمی‌اش

کز رنگ وی‌ام بوی کسی می‌آید