نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 54
عنوان/سرصفحه : غزل 44


مشاهده : 466

غزل 44

کنون که بر کف گل جام باده صاف است

به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است

 

بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير

چه وقت مدرسه و بحث کشف کشاف است

 

فقيه مدرسه دی مست بود و فتوی داد

که می حرام ولی به ز مال اوقاف است

 

به درد و صاف تو را حکم نيست خوش درکش

که هر چه ساقی ما کرد عين الطاف است

 

ببر ز خلق و چو عنقا قياس کار بگير

که صيت گوشه نشينان ز قاف تا قاف است

 

حديث مدعيان و خيال همکاران

همان حکايت زردوز و بورياباف است

 

خموش حافظ و اين نکته‌های چون زر سرخ

نگاه دار که قلاب شهر صراف است