نام کانال : دیوان حافظ

شماره صفحه / محتوا : 95
عنوان/سرصفحه : غزل 85


مشاهده : 357

غزل 85

شربتی از لب لعلش نچشيديم و برفت

روی مه پيکر او سير نديديم و برفت

 

گويی از صحبت ما نيک به تنگ آمده بود

بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت

 

بس که ما فاتحه و حرز يمانی خوانديم

وز پی اش سوره اخلاص دميديم و برفت

 

عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد

ديدی آخر که چنين عشوه خريديم و برفت

 

شد چمان در چمن حسن و لطافت ليکن

در گلستان وصالش نچميديم و برفت

 

همچو حافظ همه شب ناله و زاری کرديم

کای دريغا به وداعش نرسيديم و برفت